به گزارش مشرق، 18 تیرماه سال 87 خیابانهای اطراف دانشگاه تهران برای چند روز شاهد ایجاد ناآرامی و اغتشاش توسط عدهای بود که قصد داشتند با سوءاستفاده از جریان دانشجویی یک حرکت براندازانه را ساماندهی کنند.
این اقدام با حضور بهموقع مردم در صحنه پایان یافت و حضور گسترده در خیابانهای تهران در روز 23 تیرماهف مشت محکمی بر دهان آشوبطلبان بود.
در آن زمان، برخی اقدامات از سوی نهادهایی هدایت میشد که خود متولی امنیت بودند و نقش وزارت کشور دولت اصلاحات در ساماندهی آشوبطلبان پررنگ بود.
بیشتر بخوانید:
تحریک دانشجویان توسط «آرمین» و «حقیقتجو»/ستاد هدایت آشوبها وزارت کشور بود
یکی از افرادی که از نزدیک در بطن حادثه 18 تیر قرار داشت، مهدی رضا درویشزاده است. درویشزاده استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است که آن زمان نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی(دوره پنجم) بود.
وی از جمله شخصیتهای سیاسی بود که نسبت به انتشار خبری کذب در روزنامه سلام اقدام به شکایت از این روزنامه کردند. روزنامهای که توقیفش بهانهای بود برای ناآرام کردن فضای دانشگاه تهران و حادثهای که به 18 تیر معروف شد.
متن زیر گفتگوبا مهدیرضا درویشزاده و ناگفتههای وی از 18 تیرماه78 است که از منظرتان میگذرد:
اتفاقات 18 تیر 78 چند روزی باعث ناامنی و التهاب در کشور شد. با توجه به اینکه شما در آن برهه استاد دانشگاه تهران و نماینده مجلس بودید به نظرتان منشا بروز اتفاقات آن روزها که باعث شد گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران اقداماتی را انجام دهند و پس از آن گروهی دیگر نیز به همراهی با دانشجویان بپردازند، چیست؟
درویشزاده: اصولا حوادث 18 تیر مربوط به آن چند روز نمیشود و یک بستر چند ساله باعث بروز آن حوادث شد. به عبارت دیگر این پرده آخر یک سناریو بود که سالها برای آن بسترسازی شده بود. پس از پایان جنگ تحمیلی و استقرار دولت مرحوم هاشمی، آمریکا امیدوار شد که بتواند توسط بعضی عناصر سیاسی خسته و آلوده و برخی انقلابیون پشیمان از گذشته، انقلاب را به دوران ستم شاهی بازگرداند.
به دلیل برخی ویژگیها در دوران مرحوم هاشمی این امید در دشمنان خارجی ایران زنده شد که بتوانند برای براندازی نظام استفاده کنند. علی رغم بازسازی خرابیهای جنگ که در دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی انجام شد -که از نقاط مثبت آن دوران بود- نمیتوان از ویژگیهای مخرب دولت او که کشور همچنان از آن رنج میبرد، صرفنظر کرد.
ویژگی اول اشرافیگری بود که پس از فضای ایثار، شهادت و از خود گذشتگی که در دوران دفاع مقدس مطرح بود، بسیاری از دولت مردان ما را به سمت اشرافیگری سوق داد که مردم از این اتفاق بسیار رنج میبردند. ویژگی دوم دولت مرحوم هاشمی این بود که در آن دوره خانوادههایی به وجود آمدند که به آنها اصطلاحا "تازه به دوران رسیده" میگفتند. کسانی که با دستاندازی به بیت المال توانستند ثروتهای بادآورده جمع کنند در حالی که ظرفیت چنین ثروت و دارایی را طبعا نداشتند.
** در دوره هاشمی اشرافیگری و ثروتاندوزی بین مسئولان به مسابقه تبدیل شده بود
بنابراین اشرافی گری و ثروت اندوزی ناشی از دست اندازی به بیتالمال در آن روزها تقریبا مسابقهای را میان برخی مسئولان آن زمان به راه انداخته بود. البته باید به این نکته اشاره کرد که مسئولان پاکدست در آن زمان نیز کم نبودند. به طور مثال در مجلس پنجم که بنده نیز حضور داشتم، افرادی بودند که در پایان آن دوره مجلس به نسبت ابتدای مجلس پنجم از نظر مالی دچار مشکلات بیشتری نیز شده بودند و اشخاصی را هم داشتیم که زد و بند میکردند.
به هرحال مشی اشرافی گری و ثروتاندوزی از راه دست اندازی به بیتالمال از ویژگیهای اصلی دولت مرحوم هاشمی بود. این ویژگیها زمینهای را فراهم کرد که طیفی که یک طرف آن آمریکا، انگلیس و اسرائیل با ابررسانههایشان بودند و یک طرف آن نیز سیاسیون آلوده و خسته و برخی انقلابیون پشیمان بستری را آماده کردند که منجر به اتفاقات 18 تیر شد.
این یک واقعیتی است که مردم در سال 76 از عملکرد و رفتارهای حاکم بر دولت هاشمی به دولت اصلاحات پناه بردند یعنی برای فرار از فضای حاکم بر کشور به کسی پناه بردند که عملا کاندیدای خود مرحوم هاشمی بود.
** هاشمی قبل از انتخابات دوم خرداد رسماً از تقلب حرف زد
علت اظهار نظر بنده این است که مرحوم هاشمی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال 76 در سخنرانی نماز جمعه در اظهاراتی تامل برانگیز گفت که عدهای به دنبال تقلب در انتخابات هستند که با واکنش رهبر معظم انقلاب نیز روبرو شد. پس از آن سخنرانی بود که به یک باره در کشور این عبارت چرخید که "مینویسیم خاتمی میخوانند ناطقنوری"!
از آنجا بود که جو تقلب در فضای انتخاباتی کشور بالا گرفت. بعدها کسانی که حزب کارگزاران را در آستانه مجلس پنجم تشکیل دادند، از کاندیداتوری خاتمی حمایت کردند و رسانههای خارجی و دنبالهروهای داخلی آنها فضایی را ایجاد کردند که مردم برای فرار از رفتارهای غلط دولت هاشمی به آغوش کاندیدای مورد حمایت هاشمی رفتند.
ما شاهد هستیم که یکی از وزرای کلیدی خاتمی یعنی عطاءالله مهاجرانی که وزیر ارشاد دولت اصلاحات بود، پس از فرار از کشور در لندن زندگی میکند. مهاجرانی از ابتدای فعالیت خود در وزارت ارشاد اقدام به دادن مجوزهای بی قید و شرط برای تاسیس روزنامه در کشور کرد و فضای رسانهای کشور را به دست نویسندگانی داد که در خدمت اهداف غرب قلم میزدند. روزنامههایی چون نوروز، نشاط، جامعه، آریا و... با تمام قوا به تخریب ریشههای افکار انقلابی در جامعه پرداختند به طوری که حتی به صراحت در روزنامههای آن دوره مینوشتند که علیه خدا نیز میتوان راهپیمایی به راه انداخت.
** در زمان خاتمی امیدهای غرب برای براندازی بیشتر شد
بنابراین با روی کار آمدن دولت خاتمی امیدهای غرب برای براندازی در ایران بیشتر شد. تقریبا یک سال قبل از 18 تیر یکی از تئوریسنهای جریان اصلاحات که در دولت نیز بسیار ذی نفوذ بود، رسما اعلام کرد که هدف آنها فتح سنگر به سنگر تا فرماندهی نظام است و رسما اعلام کردند که به دنبال براندازی هستند. این شرایط وقتی با سناریو 18 تیر ماه مقایسه میشود نشان میدهد که اتفاقات آن روز بستری تقریبا 10 ساله دارد. اگر به این موضوع بپردازیم که تنها برای پنج روز یک سری اتفاقات و ناآرامیها در کشور اتفاق افتاد واقعا اینگونه نیست.
** چرا "سلام" را بهانه ناآرامیها کردند؟
یکی از موضوعاتی که در ارتباط با 18 تیر مطرح میشود، این است که بسته شدن روزنامه سلام منجر به بروز آن ناآرامیها شد. سوال بنده این است که به نظر شما بسته شدن روزنامه سلام چه میزان در بروز آن اتفاقات تاثیرگذار بود؟ و آیا سلام آنچنان جایگاهی داشت که توقیفش به آشوب بینجامد؟
درویشزاده: روزنامه سلام در همان برهه نیز تیراژ بالایی نداشت و علت مطرح شدن این روزنامه در غائله 18 تیر چیز دیگری بود. از آنجا که تئورسینهای جریان اصلاحات به صراحت اعلام کرده بود که هدف آنها فتح سنگر به سنگر تا فرماندهی است، باید کسی را به میدان میآورند که اولا برخورد با او مشکل باشد و ثانیا مردم به دلیل سوابق انقلابی آن فرد به اشتباه بیفتند که آقای موسوی خویینیها یکی از این اشخاص بود.
او کسی بود که سوابق انقلابی داشت و علاوه بر این ملبس به لباس روحانیون بود. اگر در آن زمان شخصی مانند تاجزاده و یا حجاریان که صحنه گردان غائله بودند میآمدند، برخورد با آنها خیلی راحتتر از برخورد با موسوی خویینیها بود.
بنابراین روزنامه سلام در آن برهه به این دلیل مطرح شد که مدیر مسئول آن شخص موسوی خویینیها است. دلیل شکایت برخی از مسئولان وقت از جمله بنده از روزنامه سلام، انتشار خبری منسب به وزارت اطلاعات در صفحه اصلی این روزنامه بود.
** تئوریسین اصلاحات میگفت باید بازوهای امنیتی را مورد هجمه قرار داد
جریانی که در دانشگاه اتفاق افتاد، با هدایت دانشجویان نبود و این احزابِ بیرون دانشگاه بودند که دانشجویان را به اعتراضات گسترده تهییج کردند. یکی دیگر از تئوریسینهای اصلاح طلب میگفت که اگر قرار باشد که نظام در خطر بیفتند این سپاه، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات است که بازوهای دفاعی کشور هستند و برای ضربه زدن به امنیت کشور باید این بازوهای امنیتی را مورد هجمه قرار داد و اعلام کرده بود که باید نیروی انتظامی و سپاه را در دید مردم بیحیثیت کرد. قضیه 18 تیر دقیقا با هدف بدنام کردن نیروی انتظامی صورت گرفت.
بسیاری از کسانی که صحنه گردانان غائله 18 تیر بودند، دارای سوابق امنیتی هستند. به طور مثال روزنامه صبح امروز که مدیر مسئول آن سعید حجاریان بود یکی از صحنه گردانان اصلی ناآرامیها 18 تیر بود و تیراژی بیش از 400 هزار نسخه در روز داشت.
** هیچکس بخاطر دیکتاتوری دولت خاتمی جرات حرفزدن نداشت
در آن دوره که بنده نماینده مجلس پنجم بودم به قدری جو دیکتاتوری از سوی دولت حاکم شده بود که هیچ کس جرئت نداشت علیه دولت اصلاحات و مشی که در فکر براندازی بودند، حرفی بزند. یعنی به اسم گردش آزاد اطلاعات و با این ادعا که بگذارید مردم از همه مسائل با خبر باشند، در رسانه ها و مطبوعات در دستشان به قدری جو خفقان به راه انداخته بودند که هرکس اقدام به انتقاد از آنها میکرد به گونهای در جراید لجن مال میکردند که دیگر کسی جرئت انتقاد از آنها را نداشته باشد.
** دوره اصلاحات شدیدترین فضای دیکتاتوری را به راه انداختند
بنده آن زمان پشت تربیون مجلس پنجم رفتم و گفتم که سازمان سیا فلان مبلغ را برای توزیع کتابهای سروش اختصاص داده است. از همان زمان روزنامه جامعه یک ستون اختصاصی تحت عنوان نماینده دزفول باز کرد و دائم بنده را مسخره میکرد. وقتی روزنامه جامعه تعطیل شد، روزنامه نشاط که جایگزین آن شد، همان ستون اختصاصی برای بنده را طبق روال قبلی ادامه داد. در دوره اصلاحات گروهی از افراد امنیتی به اسم آزادی شدیدترین فضای دیکتاتوری در رسانهها را به راه انداختند. لذا اینکه ادعا میشود سردمدار غائله 18 تیر دانشجویان دانشگاه تهران بودند، نادرست است.
** سازماندهی افراد برای حضور در بین دانشجویان
البته برخی گروههای دانشجویی از جمله تحکیم وحدت در نقش پیاده نظام جریان براندازی عمل کردند. در کوی دانشگاه بسیاری از افرادی که ادعا میشد دانشجو هستند، افرادی بودند که به شکل سازمان یافته به محل کوی فرستاده شده بودند. شخصی به اسم منوچهر محمدی دانشجوی اخراجی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران بود یا باطبی صاحب عکس پیراهن به اصطلاح خونی که امروز در آمریکا است، اصلا دانشجوی دانشگاه تهران نبود.
** تاجزاده در وزارت کشور تفکرات "مجاهدین خلقی" داشت
بنده در مجلس پنجم به عنوان نماینده مجلس در کمیسیون ماده 10 احزاب فعالیت میکردم. در آن زمان تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور بود و در جلسات کمیسیون ماده 10 شرکت میکرد. تحلیل بنده در همان زمان نسبت به رفتارهای تاجزاده این بود که اقدامات او بسیار نزدیک به منافقین بود. او بسیار آدم تندرویی بود که نقش موثری در تحریک آشوبگران به اصطلاح دانشجو داشت.
در زمان ناآرامیهای تیر ماه 78 انتظاری که از دولت مستقر میرفت -به ویژه وزارت کشور و اطلاعات- این بود که با توجه به اغتشاشات علنی عدهای، به سرعت برای خاتمه این ناآرامیها اقدام کنند. از آنجا که شما در آن دوره نماینده مجلس بودید، نقش دستگاههای دولتی را در افزایش فضای ناامنی در تیرماه 78 چگونه ارزیابی میکنید؟
درویشزاده: غرب به اتکای نیروهایی که در حاکمیت رشد کرده بودند به براندازی نظام امیدوار شده بود. اگر به آرشیو روزنامه آن دوره مراجعه کنید، به وضوح میتوان دید که یکی از اشخاصی که جو دانشگاهها را علیه نظام ملتهب میکرد، آقای معین وزیر علوم وقت بود. یکی دیگر از این اشخاص آقای تاجزاده بود که آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور و مسئول امنیت بود، خانم فائزه هاشمی نماینده مجلس پنجم بود.
** اغتشاشات واقعی را تیم دولت خاتمی راه انداختند
رئیس دولت اصلاحات به دلیل اینکه خود را وامدار امثال حجاریان میدانست، لذا شاهد بودیم که شخصی مانند حجاریان که هیچ سمتی در دولت نداشت، در دولت بسیار ذینفوذ بود و با تیم امنیتی که در اختیار داشت نوعی فضای خفقان در رسانهها به راه انداخته بود. بنابراین اغتشاشات واقعی را کسانی به راه انداختند که جزو تیم کابینه دولت اصلاحات بودند. آقای مجید انصاری به عنوان یکی از دولتمردان آن زمان به کوی دانشگاه میرفت و در جمع دانشجویان سخنرانی تحریک آمیز میکرد که موجب ایجاد التهاب در دانشگاهها میشد. بنابراین دولتمردان نه تنها اقدامی برای آرام شدن فضای ملتهب آن برهه نکردند بلکه مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد این ناآرامیها نقش آفرینی کردند.
وقتی نگاهی به صدر اسلام و حادثه کربلا میاندازیم، به این نتیجه میرسیم که وقتی برخی یاران پیامبر و حضرت علی که امام حسین (ع) را در کنار پیامبر اکرم دیده بودند، در روز عاشورا به قصد قربة الی الله به جنگ با امام حسین میروند دیگر تعجبی ندارد که برخی انقلابیون پشیمان شده نیز رو در روی نظام بایستند.
** بیانیه پخشکن 18 تیر بعدها منصوب تاجزاده شد!
یکی از دلایلی که بنده تاکید میکنم که عامل ایجاد غائله 18 تیر دولت وقت بود، فردی است که اطلاعیه تجمع در کوی دانشگاه را پخش کرد و پس از پایان این غائله از سوی تاجزاده به عنوان دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب منصوب شد. دانشجو هم نبود، کارمند جهاد دانشگاهی بود.
اگر از 18 تیر کمی فاصله بگیریم حدود 10 سال پس از آن غائله به فتنه 88 میرسیم. با توجه به اینکه دانشگاه تهران در ایام فتنه یکی از محلهایی بود که تجمعات و اغتشاشات در آنجا اتفاق میافتاد شما در آن برهه چه فعالیتی در دانشگاه تهران داشتید؟ شما حدس میزدید که مهندس موسوی به عنوان چهرهای باسابقه در تاریخ انقلاب بخواهد نقش موسوی خویینیها در غائله 18 تیر را بازی کند؟
درویشزاده: به نظرم این حوادث تحلیلی کلان تر میطلبد. در این 40 ساله که از عمر انقلاب ما میگذرد همواره آمریکا با ما سر جنگ داشته ولی در این دوران 4 نقطه عطف برای دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی را میتوان ذکر کرد که مبتنی بر بسترسازی از قبل بوده است. یک مورد از این عوامل سخت افزاری و سه مورد دیگر نرم افزاری بوده است.
** دشمن میخواهد با هجوم همه جانبه اقتصادی براندازی کند
سخت افزاری مربوط به جنگ 8 ساله ایران با عراق است که با دفاع جانانه مردم از انقلاب، در نهایت توفیقی برای آمریکا حاصل نشد. پس از جنگ تحمیلی آمریکایی ها 10 سال تلاش کردند تا غائله 78 اتفاق بیفتد. پس از اینکه از براه انداختن غائله 78 نیز نتیجه ای برای آمریکا حاصل نشد، 10 سال کار کردند و تمامی نقاط ضعف پیاده سازی ناآرامیهای 78 را مورد بررسی قرار دادند و در سال 88 اقدام به براندازی مخملی کردند. امروز نیز که حدود 10 سال از سال 88 میگذرد با درس گرفتن از تجربیات فتنه 88 در تلاش اند تا با هجوم اقتصادی همه جانبه به نظام جمهوری اسلامی اقدام به براندازی نظام کنند که این مرحله از تلاش آمریکا برای براندازی در ایران در عین حال که آرام به نظر میرسد اما با قدرت در حال پیاده سازی است.
بازخوانی اغتشاشات و حوادث گذشته کشور از جمله در سال 78 و 88 باید به ما کمک کند تا بفهمیم که در این شرایط باید چکار کنیم. ما در دی ماه سال گذشته شاهد بودیم که گوشهای از مرحله چهارم پیاده سازی شد.
مروز حاکمیت باید اقدامات ویژهای برای مقابله با توطئههای آمریکا انجام دهد. اگر به روند توطئههای آمریکا از اول انقلاب توجه کنیم در مییابیم که آمریکاییها وقتی از جنگ سخت و مورد هدف قرار دادن عموم مردم ناامید شدند، در سال 78 جامعه هدف خود را دانشجویان قرار دادند و با اتکا به تحریک جمع محدودی از دانشجویان، حرکت هایی ضد نظام را سامان دادند. در سال 88 این روند با رویکرد جدیدی توسعه پیدا کرد و با استفاده از تجربیات موفقی که در بحث انقلاب رنگی در کشورهایی همچون گرجستان داشتند، تلاش کردند در ایران نیز این رویکرد را پیاده کنند.
در سال 88 شاهد بودیم که علاوه برقشر دانشجویی که در سال 78 نیز جامعه هدف آمریکا برای پیاده سازی اهدافش بودند، اینبار طبقه متوسط به بالای شهر به ویژه در تهران نیز به جامعه هدف آمریکا اضافه شد.
وقتی آمریکا از فتنه 88 نیز نتوانست نتایج مورد نظر خود را بدست آورد، به این فکر افتاد که با سرمایه گذاری بر روی توده مردم و قشر متوسط به پایین اقدام به ایجاد آشوب در کشور کند چراکه تحلیل آنها این بود که قشر ضعیف جامعه دیگر مانند قشر متوسط به بالای جامعه نیست که به راحتی صحنه اغتشاشات را ترک کند. بنابراین فشارهای بی سابقه اقتصادی کنونی این است که میخواهند قشر ضعیف و متوسط جامعه را به کف خیابان بیاورند.
** هدف از جنگ اقتصادی دشمن ایجاد اغتشاش و ناآرامی است
راه کار مقابله با حربه امروز آمریکا توجه به دو مولفه بسیار مهم است. مولفه اول فضای مجازی است. یکی از ابزارهای اصلی غرب برای مدیریت جو عمومی کشور، فضای مجازی است. مولفه دوم جنگ اقتصادی است که نتایج آن به وضوح در زندگی مردم حس می شود.
بنابراین هدف امروز دشمنان این است که اولا از ابزار فضای مجازی بتوانند اذهان عمومی را به سمتی که دلخواه آنها است جهت دهی کنند و دوم این که با راه اندازی جنگ اقتصادی تمام عیار طبقه متوسط و ضعیف جامعه را برای ایجاد اغتشاشات و ناآرامی تحریک کنند.
** فکر نمیکردیم روز 23 تیر مردم آنچنان حضور گسترده داشته باشند
حضور مردم در خاموش شدن آتش فتنه در سالهای 78 و88 را تا چقدر تاثیر گذار می دانید؟ و برای اینکه این حضور مردمی برای دفاع از انقلاب ادامه یابد چکار باید کرد؟
درویشزاده: کار اصلی در خاموش شدن این گونه فتنه ها توسط مردم صورت می گیرد. در فتنه تیر ماه 78 برنامه ریزی صورت گرفته توسط اتاق فکر براندازی این بود که در روز 23 تیر ماه از کوی دانشگاه به سمت درب اصلی دانشگاه تهران اعتراضات گسترده ای داشته باشند. وقتی که سازمان تبلیغات اسلامی فراخوان عمومی برای راهپیمایی در همان روز را اعلام کرد، بنده یادم میآید که خیلی از مسئولان از سخنرانی در آن روز امتناع کردند چراکه فکر نمیکردند اصلا جمعیتی در روز 23 تیر حاضر باشد که نیاز به سخنران داشته باشد. در نهایت آقای روحانی با توجه به افکار آن روزهایش قبول کرد که به عنوان سخنران حاضر شود اما آن چیز که همه ما را شوکه کرد جمعیتی عظیمی بود که برای محکومیت اعتشاشات پنج روز گذشته به دانشگاه تهران و خیابان های اطراف آمده بودند.
واقع مطلب این بود که دشمنان هم به این معترف اند که مقام معظم رهبری نه تنها مراقب سبک زندگی خودشان هستند بلکه با جدیت مراقب نحوه زندگی اطرافیانشان نیز هستند. به همین دلیل است که مردم با تمام وجود به ایشان علاقه دارند. از آنجا که رهبر انقلاب همواره با مردم به شکل صادقانه صحبت میکنند وقتی مردم پس از گذشت چند روز از اغتشاشات و کنار رفتن غبار تبلیغات مسموم دیدند انقلاب در خطر است، صحنه گردانان و آشوب گران را به تعبیر مقام معظم رهبری مانند تکه کاغذی مچاله کرده و به دور انداختند.
** مردم اگر ببینند انقلاب در خطر است دست روی دست نمیگذارند
امروز نیز اگر مردم انقلاب را در خطر ببینند اینطور نیست که دست روی دست بگذارند. البته مردم انتظار دارند که مسئولان اجرایی کشور یک سری اقداماتی انجام دهند. امروز اتفاقاتی در کشور افتاده است که باید به آن پرداخته شود. مردم باید مطمئن شوند که ارزش های انقلاب را با اتکا به مسئولان سالم پاسداری کنند.
همانطور که در دوران جنگ انتظار است که نیروی مسلح وارد میدان شود، در این دوران که دشمن از طریق رسانه هجمه گسترده ای را علیه کشور ساماندهی کرده، وظیفه رسانههای فراگیری چون صدا و سیما بسیار خطیر و مهم میشود. چرا در مقابل این همه لجن پراکنی هایی که در فضای مجازی میشود که بسیار از آنها هم دروغ است رسانه ملی اقدام به موقع و مناسبی ندارد.
صداوسیما از آنجایی که در صف مقدم نبرد با رسانه های معاند قرار دارد باید در این شرایط با ایجاد ستادی تخصصی تحت عنوان ستاد پاسخ به شایعات فضای مجازی به مقابله با شایعات دروغ منتشر شده در فضای مجازی بپردازد. از نظر بنده ساخت این گونه برنامههای از سوی صداسیما همانند برنامه های پرطرفدار مورد توجه مردم قرار خواهد گرفت.
** پاسخ دادن به شایعات برای صدا و سیما کار سختی نیست
به طور مثال در موضوع آبرسانی به مردم خرمشهر درست است که برخی کمکاری ها توسط مسئولان مربوطه اتفاق افتاد ولی شاهد بودیم که با انتشار اخبار کذب در شبکههای اجتماعی فضای این شهر برای چند روز دچار التهاب و ناآرامی شد. پاسخ دادن به اینگونه شایعات که موجب عصبانیت مردم و بروز آسیبهای بعضا جبران ناپذیری میشود، برای سازمان عریض و طویلی چون صداوسیما کار سختی به نظر نمیرسد.
** عدهای اقتصاد کشور را به گروگان گرفتهاند
مردم ما در دوران دفاع مقدس به خوبی نشان دادند که از فشارهای مختلف خسته نمیشوند بلکه آنچیز که مردم ما را خسته کرده و به ستوه می آورد بی عدالتی است. برخورد با مفسدین اقتصادی بدون ملاحظات ویژه و غلط باعث بازیابی و افزایش اعتماد عمومی مردم به نظام می شود. امروز کسانی که اقتصاد کشور را به گروگان گرفتند تعدادشان از 50 نفر تجاوز نمیکند و لازم است با این افراد که مردم را به نظام بدبین کرده و زمینه نارضایتی مردم را فراهم می کنند با شدیدترین احکام و بدون ملاحظه برخورد کرد.